به گزارش هلدینگ ICT – معاون شرکت مخابرات: روز اول باید میگفتیم آقای وزیر شما بر چه مبنایی داری میگویی به ۲۰ میلیون پورت FTTH نیاز است؟ مبنای خودت را بگو. یا نمیدانی پورت چیست یا نمیدانی ۲۰ میلیون چه مقدار است! کجای دنیا یک چنین سرویسی دارد؟!
وضعیت دسترسی به فیبرنوری در کشور چگونه است؟
ما الان در تمام مراکز داده خود از فیبرنوری استفاده میکنیم. در لایههای انتقال سال هاست از فیبر نوری استفاده میکنیم. ولی لایهای که همیشه از آن صحبت میشود، شبکه دسترسی از طریق فیبرنوری است. شبکه دسترسی از طریق فیبرنوری ۱۰ سالی است که توسط ITU (اتحادیه بینالمللی مخابرات) به عنوان تکنولوژی دسترسی انتخاب و برای آن نقشهراههایی در نظر گرفته شدهاست. دنیا آرام آرام در لایه دسترسی در حال حرکت از کابل مسی به سمت فیبر نوری است و در نهایت جایگزین کردن آنها با فیبر نوری، جزو نقشه راهی است که اتحادیه تلکام در دنیا پیشنهاد کردهاست. تغییر تکنولوژی در دنیا هیچوقت دفعتاً اتفاق نمیافتد، بلکه همیشه یک راه برای تغییر تکنولوژی تعریف میشود.
ما هم این نقشه راه را داریم؟
نه! ما متأسفانه پلههای تکنولوژی را دوتا دوتا یا چهارتا چهارتا میپریم! نقشه راه اینگونه شکل میگیرد که مثلاً وقتی یک شرکتی کابل مسی دارد تا انتهای جایی که این کابلها ظرفیت برای استفاده دارد باید از آن پول در بیاورد و بخشی از این پول را در چرخه تغییر تکنولوژی بابت بهسازی و تغییر این فناوری به نسل بعد هزینه میکند. در اینجا باید توجه کرد که ظرفیت کابل مسی در دنیا تمام نشده و اتفاقاً همچنان فناوریهایی میآید که ظرفیت کابل مسی را فراتر از آن چیزی میبرد که امروز به عنوان فیبرنوری در لایه دسترسی به فناوریهای موجود پیاده میکنیم، اما ما در ایران به دلیل مشکلاتی که شبکه کابل مسی به خصوص در لایه انتهایی دسترسی یا انتقال داشته حتی به ظرفیتهای بینابینی هم خیلی نپرداختهایم؛ مثلاً تکنولوژی ADSL با استفاده از ظرفیت کابل مسی ۸ مگابیت بر ثانیه ظرفیت میدادهاست؛ بعد از آن ADSL۲+ آمده که تا ۱۶ مگابیت قابلیت استفاده دارد؛ بعد از آن هم VDSL آمده که تا ۲۵ مگابیت ظرفیت میدادهاست. البته در تمام این تکنولوژیها قاعده و مسیر طراحی شده موجب میشد شما به شکل مداوم به مخاطب نزدیک شوید و طول این مسیر کابل مسی را که استفاده میکنید، کمتر کنید تا جایی که در فاصله ۱۰۰ متری تا ۱۵۰ متری با استفاده از تکنولوژی جی فست بتوانید تا یک گیگ به مشترک خود سرویس بدهید.
در دنیا هم اینگونه است؟
بله. مثلاً در کشور آلمان ۱۰ درصد کشور بعد از دهها سال به فیبر نوری دست پیدا کرده اند. هر تغییر تکنولوژی متناسب با نیاز و کشش بازار توسعه پیدا میکند. در مجموع زیرساخت ارتباطی کشور اجزایی دارد که نقطه دسترسی در یک کیلومتر آخر که قرار است به دست کاربر برسد یک جزء از اجزای این شبکه است. این شبکه در لایههای مختلف در حال استفاده از تکنولوژیهای مختلف است و در دورههای مختلف هم باید به روزرسانیهای مختلفی برای آن اتفاق میافتاد، که به دلایل متعددی این اتفاق، کامل نبوده یا نواقصی داشتهاست.
فهرست این دلایل چیست؟
یکی از دلایل این است که تا مدتی این شبکه یک شبکه کاملاً دولتی بوده و دولت تمام تمرکز خود را بر ایجاد دسترسی برای عمومی قرار دادهبود و برقراری اصل سرویس برای او اهمیت داشتهاست. یکدورهای هم اصل این سرویس خدمات صوتی و تلفن بودهاست. قدیمی ترها کاملاً یادشان هست زمانی قیمت خرید تلفن از قیمت خرید یک ملک بیشتر بود و تلفن کالای گرانبها و دست نیافتنی محسوب میشد.
مردمی که اکنون میخواهند خدمات تلفن ثابت را دریافت کنند، احساس میکنند مخابرات آنها را بین یک سری پیمانکار خصوصی رها کردهاست و آن پیمانکاران هم هر گونه و هر زمانی که دلشان بخواهد با مردم تعامل میکنند. مخابرات سرویس ارائه تلفن خود را به بخش خصوصی نداده و فقط مرحله نصب و راهاندازی دست پیمانکار است. آن پیمانکار هم با مخابرات طرف حساب است و به این معنا مردم با بخش خصوصی طرف نیستند؛ مخابرات کار را به آنها ارجاع میدهد و پیرو این ارجاع نصب را برای شما انجام میدهد، اما اینکه این فرآیند در مخابرات نسبت به شرایطی که شرکتهای خصوصی قاعدتاً دارند، خیلی کند است یا خیلی کاربرپسند نیست، اشکال کارکردی مخابرات است و ربطی به بخش خصوصی ندارد. متأسفانه هنوز عملکرد شبهدولتی در ساختار مخابرات وجود دارد؛ و قرار است چگونه این مشکلات را برطرف کنید؟
وضعیت فعلی مخابرات صرفاً در اختیار این شرکت هم نبودهاست. یک بخش از قواعدی که خصوصی سازی در راستای خصوصیشدن این شرکت به آن تحمیل کرده، منجر به وضعیت امروز مخابرات شدهاست و اتفاقات بعدی هم در نتیجه آن است.
مثلاً چه تحمیلی؟
از جمله عدم امکان تسویه نیروها که مخابرات را ملزم کرده نیروهایی را که تا آن موقع استخدام کردهبوده تا انتهای بازنشستگی که به درخواست خودشان ۳۵ سال است، حفظ کند. غیر از این همچنان ۴۰ درصد از سهام مخابرات تا همین پارسال در اختیار دولت بوده و حاکمیتهای دولتی در مخابرات وجود دارد.
اگر مخابرات کاملاً خصوصی بود با چقدر اداره میشد؟
با یک دوم این هزینه شاید اداره میشد، ولی فقط مسئله نیروی انسانی هم نیست.
همین فشارها در نهایت موجب دیر وصل شدن تلفن شهروندان شدهاست؟
هیچکدام علت تام نیست. مجموعهای از علل، وضعیت فعلی را به وجود آوردهاست، ولی شاید بیشترین سود را در خصوصیسازی مخابرات صرفاً دولت بردهاست؛ اولاً یک پولی بابت خصوصی سازی گرفتهاست، ثانیاً مدیریت دولتی را به شکلی ادامه داده که در دوره گذشته مدیرعامل را دولت تعیین کرد و برای یک دوره سه، چهار ساله مدیر عامل نماینده دولت در شرکت بودهاست، ثالثاً از تقسیم درآمد سهامداران جلوگیری کردهاست.
حق امتیازهایی که زیرساخت، رگولاتوری و وزارت ارتباطات از مخابرات گرفتند به همراه هزینههای بیمه، مالیات و مانند آنها را حساب کنید. در حالی که امروز در سال چهاردهم خصوصیسازی هستیم، دولت فقط در ۱۲ سال دوره خصوصیسازی چیزی نزدیک به ۶۵ هزار میلیارد تومان از قبل مخابرات درآمد داشتهاست، در حالی که هیچکدام از اینها را سهمدارهای مخابرات نداشته اند.
از سوی دیگر هیچ کسی به مخابرات بابت خساراتی که در حوادث طبیعی اتفاق میافتد و بعد هم مخابرات آن را ارزیابی میکند و میگوید، ۱۰ هزار میلیارد یا اصلاً ۲ میلیارد تومان به من خسارت وارد شده را جبران نمیکند؛ همچنین وقتی مخابرات به هم کدسازی الزام شد، درآمد آن در این حوزه را یک سوم کاهش داد. البته همان موقع آقای واعظی توافقنامهای امضا کردند و گفتند تعرفهها را افزایش میدهیم و این جبران میشود. تعرفه آن دوره که افزایش پیدا نکرده هیچ، از آن دوره به بعد تقریباً برای ۱۶ سال تعرفه حوزه ارتباطات ثابت در کشور تکان نخورد.
مدعی هستید که هیچ حمایت دولتی ندارید و فقط تعهدات و مسئولیتهای دولتی را انجام میدهید.
من هم یک روزی مشتری این میز بودم و الان پشت این میز نشسته ام…
یک روزی منتقد بودید، الان مسئولیتش را دارید.
نه، من هنوز منتقد آن هستم و الان که داخل آن هستم نیز منتقدم. در مورد اینکه انتقاداتی بر شرکت مخابرات وارد است، شکی ندارم و هیچ وقت هم درصدد دفاع از اشکالات برنیامده ام، اما این نکته وجود دارد که آنچه ما خارج از شبکه مخابرات میشناسیم توهم شبکه است، نه شبکه.
بخواهیم صادقانه کلاه خود را قاضی کنیم در کشور یک شبکه مخابرات وجود دارد، آن هم مال شرکت مخابرات ایران است. درست یا غلط، دولت در تصمیمی که زمان خودش گرفتهشده و مراحل خود را هم طی کردهاست، این شبکه را به شرکت مخابرات ایرانی که امروز میشناسیم فروخته و پول آن را هم گرفتهاست. به شکلی هم این کار را کرده که حتی بعضی از مواقع میگویند باید این را به دولت برگردانیم. البته ما هم حاضریم به دولت برگردانیم، ولی دولت باید به قیمت امروز پولی را که گرفته به علاوه تبعات آن، پس بدهد، چون این شبکه ۱۴ سال نگهداری و این وسط کلی حقوق و نیروی انسانی هزینه شدهاست، دولت بیاید امروز همه این پول را بدهد، دو دستی خواسته اش را میدهیم.
من به عنوان یک شرکت خصوصی اگر مثل آقایان FCP (شرکتهای ارائهکننده سرویسهای اینترنتی و ارتباطی ثابت) دستم را توی جیبم کنم و شبکه ام مال کسی دیگر باشد و در بستر شبکه دیگری شبکه خود را به وجود آوردهباشم، یک درصدی هم به ارائهدهنده پول دهم، ولی تمرکزم روی بازاریابی، نگهداشت مشتری و مانند اینها باشد ۱/۰ هزینههای فعلی را هم نمیکنم.
در عوض تمام تمرکز و وعدههای دولت هم در مورد مخابرات است.
دولت فعلی را بگذاریم کنار. من، چون زمانی در میز مقابل نشستهبودم، دیدم، روز اولی که یک وزیر محترمی سرکار آمد و گفت ما مخابرات را داده ایم رفته و باید در برابر مخابرات پنج تا مخابرات بسازیم. ماهایی که آن طرف بودیم، گفتیم چگونه؟ گفت من این را میبندم به چهار میخ و آنقدر از آن سرویس میگیرم و میدهم به شما تا شما بتوانید مخابرات خودتان را درست کنید! هشت سال ما با این دست فرمان در این کشور کار کردیم، آیا توانستیم مخابراتی در برابر این مخابرات ایجاد کنیم؟ آیا توانستیم یک متر شبکه خارج از مخابرات ایجاد کنیم؟ مسئله صرفه اقتصادی هم هست. شمای سرمایه گذاری که دست در جیب خود میکنید و میخواهید بابت چیزی سرمایه گذاری کنید، آیا میتوانی معادل آن برداری؟ حتماً ایجاد شبکه مخابراتی با استانداردهای دنیا توسط یک بخش دیگر قابلتوجیه نبودهاست.
از سوی دیگر من هم نمیتوانستم شبکه ریداندنت (شبکه جایگزین) را توسعه دهم. وقتی که شما تعرفههایت برای سالهای متمادی تکان نخورده عملاً پولی برای توسعه شبکه نداری. در هشت سال گذشته گفتهایم که من در حال مستهلک کردن شبکه هستم و صرفاً دارم از شبکه بهره بیش از توان میکشم، جایگزین هم نمیکنم و توسعه هم نمیدهم، بالاخره طبیعی است که این مشکلات در آن به وجود میآید. همین اشکال در مورد همراه اول هم هست که چندین مدت است صدای آن دچار مشکل شده، چون شبکه را بهبود ندادهاست. صرفاً شبکه را زیربار آورلود برده، به شکل متمادی سالیان زیاد فشار آورده و بالاخره یک دفعه فنر آن هم بیرون میزند.
اگر با وزارت نیرو، شرکت گاز و دیگر ارائه دهندگان خدمات عمومی هم صحبت کنید، همین مطالب را میگویند که تعرفههای من پایین است و…
بله، ولی تعرفههای آنها رشد کرده است. تعرفههای شرکت گاز از ۱۴ سال پیش ۳ هزار درصد رشد کردهاست، اداره برق بالای ۴۵ هزار درصد رشد کردهاست، ولی تعرفه مخابرات صفر است. نان که یارانه میگرفته چندین مرحله افزایش پیدا کردهاست، ولی مخابرات افزایش پیدا نکردهاست. این حق پرسنل مخابرات است و یک جاهایی حق الناس است. مخابرات الان چندین ماه است که بیمه پرسنل خود را نتوانسته پرداخت کند. همه این کارمندانی که بیمار میشوند و به دلیل نداشتن هزینههای درمانی دچار عسر و حرج میشوند، گردن آن دوستانی است که تا امروز جلوی افزایش تعرفه را به هر دلیل سیاسی و غیرسیاسی گرفته اند. ما در مورد ۳۰ هزار نفر از مردم حرف میزنیم که پولی هم از جیب خودشان نگذاشته اند و گرنه مخابراتیهای کشور باید وضعشان نسبت به سایر اقشار بهتر میبود.
هزینه نگهداری تلفن ثابت در دنیا چقدر است؟
یک دلار در ماه خوب است؟ همین قیمت موجب شده مسیری که در طول سالها باید تغییر میکرد و در تکنولوژی VDSL، بوق را تا کافو دم کوچه شما میآوردم، اتفاق نیفتد و الان دارم آن را با کابل مسی چندهزار متری تا مرکز مخابراتی میآورم و به شما سرویس میدهم، به همین دلیل هم هست که سرویس ADSL شما گاهی ناپایدار است یا سرعتی را که ثبتنام میکنید، نمیتوانید بگیرید، علتش این است که پول آن سرویس جدا است و پول این کابل مسی و نگهداری تا دم منزل شما متفاوت است. از سوی دیگر یکبار ما داریم در مورد تهران صحبت میکنیم، این یک عددی است، ولی وقتی در مورد روستا صحبت میکنید در چند ده کیلومتری یک شهر بزرگ که وسط آن را هرازچندگاهی میبرند، قیچی میکنند یا میدزدند، این هزینه نگهداری چند برابر میشود و اتفاقاً در آن روستا هزینه پرداختی بابت تلفن به شدت پایینتر است؛ آرپو روستایی ما زیر ۳ هزار تومان بود که اصلاً توجیه ندارد، در حالی که هزینه نگهداری کابل آنجا بالای ۲۰ یا ۲۵ هزار تومان محاسبه میشد.
آمارهای مختلف که میگوید اینترنت ما گران است.
خیر! اینترنت ما به شدت ارزان است! بیایید تکتک آمارها را با هم بررسی کنیم. هیچ جای دنیا اینترنت به قیمت ما نیست. البته وقتی میگویم هیچ جای دنیا، میروند مثلاً کشور لوکزامبورگ را پیدا میکنند و یک بسته تشویقی میآورند و میگویند قیمتش این مقدار است. در اینجا منظور بسته عادی مصرف است و البته هم نمیگویم با قیمت دلار بسنجید، بلکه با قیمت یک قوطی آب آن را بسنجید. ببینید شما میتوانید اینترنت در چین را با چند قوطی آب بخرید و در ایران با قیمت یک گیگ اینترنت چند قوطی آب به شما میدهند. آب ما به شدت گرانتر از اینترنت است، با اینکه کشوری هستیم که خیلی هم آب معدنی برایمان اهمیت ندارد.
۲۰ میلیون پورت فیبر نوری چه مقدار واقعی است؟
روز اول باید میگفتیم آقای وزیر شما بر چه مبنایی داری میگویی به ۲۰ میلیون پورت FTTH نیاز است؟ مبنای خودت را بگو. یا نمیدانی پورت چیست یا نمیدانی ۲۰ میلیون چه مقدار است! کجای دنیا یک چنین سرویسی دارد؟!
شما دارید در مورد کشوری که کوچکتر از یکی از استانهای کوچک ماست صحبت میکنی یا درباره کشورهای صاحب فناوری صحبت میکنی؟ فرانسه ۶۰ میلیون پورت ADSL دارد، به سمت FTTH هم حرکت کردهاست و ۱۰ تا ۱۲ درصد سرویس FTTH دارد. ما کلاً با ۱۰ میلیون کاربر میخواهیم به ۲۰ میلیون FTTH برسیم.
وزارت ارتباطات اکنون به مخابرات گفته شما فیبر نوری را انجام دهید.
همین! فقط با گفتن که اتفاقی نمیافتد. میگویند پنج تا قورباغه در استخر بودند، یکی از آنها تصمیم گرفت به بیرون بپرد، حالا چندتا قورباغه در استخر هستند؟ همچنان پنج قورباغه، چون او فقط تصمیم گرفتهاست، نپرید! الان هم وزارت ارتباطات نشسته پشت درهای بسته و برای خودش تصمیم گرفته، قواعدی هم که میگذارد با قواعد بازار همخوانی ندارد. مخابرات دارد مسیر خودش را میرود و ان شاءالله تا سال ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴ در ۵ میلیون پورت سرویس خواهد داد. الان ۲ میلیون پوشش دارد، ۲۰۰ هزار عدد هم ارائه شدهاست، بعد هم بروید ببینید FCPها چه مقدار راه انداختهاند و آنها چه میگویند. ولی ببینید رویکرد وزارتخانه چیست و از کدام حمایت میکند، وزیر با ما عکس دارد یا با FCP ها، این دیگر تابلو است!
با هرکسی عکس میگیرد ملاک است یا هرکسی که هیئتمدیره آن را وزیر تعیین میکند؟
مشکل ما هم همین است. هیئتمدیرهای که میگذارد قرار است شرکت را روان کند. حالا بروید ببینید سیاستهای دولت توانسته کار مخابرات را روان کند یا ما را دچار چالش کردهاست.
هر چند مشکلاتی در حوزه تحریمها داشتیم، ولی میتوانستیم در همین شرایط هم موفق عمل کنیم. چرا رئیسجمهور آفریقای جنوبی میآید ایران؟ برای اینکه پول MTN را بیرون ببرد. میگویند پول MTN در ایران قفل شده، ولی طرف در سطح رئیسجمهور میآید برای اینکه پول یک شرکت بزرگش را بیرون بکشد. کجا در سیاست خارجی رفتهایم از مخابرات حمایت کرده ایم؟ تازه در دوره فعلی بدتر هم شدهاست.
در دوره قبلی حداقل طرف حسابمان معلوم بود میگفتیم طرف میگوید من با سهامدار مخابرات زاویه دارم و مخابرات را داده ام رفته، حالا در برابر مخابرات میخواهم یک چیزی علم کنم، خدا را شکر مخابرات از این دوره زنده بیرون آمد، حتی در دوره بعد از آن هم که طرف چشمهای خودش را بستهبود و فقط با لج و لجبازی اگر میگفتیم من راست میروم، میگفت پس چپ درست است، هم زنده ماندیم.
ما با آدم بی منطق، باهوش، بااستعداد و توانمند مواجه بودیم. انصافاً اگر آقای جهرمی تصمیم میگرفت صنعت ارتباطی کشور را رشد دهد، یک تاریخ بی نظیر از صنعت ارتباطی در طول چهار سال وی شکل میگرفت، اما نخواست.
مصداقاً آقای جهرمی چه کاری میتوانست انجام دهد که انجام نداد؟
اصل ماجرا این است که ظرفیت بهره مندی از توانمندی مخابرات را داشت و نکرد. با اینکه از زیرمجموعههای آن استفاده کرد، رفت عکسش را با همراه اول و مبین نت در راهاندازی ۵G گرفت، رفت ۷۰۰ میلیارد و ۳۰۰ میلیارد و تعدادی لپ تاپ برای دفتر ریاست جمهوری و امثالهم گرفت، خرد خرد از همراه اول و مبین نت که بخشی از مخابرات ایران است تا میتوانست کشید، اما به جهت فضای سیاسی که با مخابرات داشت، همیشه گارد اپوزیسیون و دعوای خودش با آن را حفظ کرد. آقای صدری را آقای جهرمی گذاشتهبود. مدیر عامل مخابرات ایران متعلق به وی بود. دو نفر از اعضای هیئتمدیره از طرف آقای جهرمی بود، ولی به دلیل اینکه نمیخواستند، این شده که شبکه FTTH ۲ میلیون پورت است، در حالی که باید ۸ میلیون پورت میبود.
اگر قرار باشد شما به ۲۰ میلیون پورت فیبرنوری برسید، نیاز به چه دارید؟
این کار ۱۸ هزار میلیارد تومان پول نیاز دارد ولی داریم زمین میفروشیم و خرج نقدینگی میکنیم، حقوق میدهیم و بخشی را هم سرمایه گذاری میکنیم. (روزنامه جوان)